هزینهٔ انسانی و مالی بیماری آلزایمر ویرانگر است. بیش از 55 میلیون نفر با بیماری آلزایمر و سایر علل زوال عقل زندگی میکنند که تا سال 2030 به 78 میلیون نفر و تا سال 2050 به 139 میلیون نفر افزایش مییابد. تنها در ایالات متحده، انجمن آلزایمر تخمین زدهاست که در سال 2020، بیش از 11 میلیون مراقب بدون دستمزد به 6.2 میلیون نفر مبتلا به زوال عقل، حدود 15.3 میلیارد ساعت کمک (به ارزش 256.7 میلیارد دلار) را ارائه کردهاند. این برآورد شامل 51.2 میلیارد دلار پرداختهای Medicaid برای آمریکاییهای 65 ساله و بالاتر که مبتلا به زوال عقل هستند، نمیشود.
راه حلهای دارویی برای کاهش سرعت بیماری آلزایمر
برای سالها، بیشتر پزشکان، محققان و گروههای حامی آلزایمر امید خود را به راهحل دارویی برای درمان و یا کاهش سرعت این بحران بستهاند، اما با شکست مواجه شدهاند. سال گذشته، در میان بحثهای حرفهای قابلتوجه، سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) اولین دارویی را تأیید کرد که تصور میشد میتواند تجمع پاتولوژی بیماری آلزایمر در مغز را کاهش دهد. این تئوری که هنوز اثبات نشده این است که اگر چنین دارویی بهاندازهٔ کافی زود، قبل از بروز علائم، تجویز شود، پیشرفت بیماری بهقدری تدریجی خواهد بود که افراد میتوانند زندگی خود را بدون ابتلا به زوال عقل ناتوانکننده سپری کنند.
بحران پیش رو
گرچه این مسیر موردانتظار منطقی و قابل ستایش است، اما تأثیر فوری ممکن است پرهزینه باشد. اکثریت قریب به اتفاق داروهای جدیدی که برای بیماری آلزایمر تولید میشوند، از جمله دارویی که FDA تأیید کردهاست، در افرادی که قبلاً علائمی مانند از دست دادن حافظه را دارند مورد ارزیابی قرار میگیرند. بنابراین، این داروهای جدیدِ اصلاحکنندهٔ بیماری ابتدا در میلیونها نفر مبتلا به علائم خفیف آلزایمر استفاده و امتحان میشوند. ازآنجاکه این داروها تجمع آسیبشناسی را کاهش میدهند (اما آن را متوقف نمیکنند)، این بیماری در افراد مبتلا به بیماری آلزایمر علامتدار به پیشرفت خود ادامه میدهد و – در صورت موفقیتآمیز بودن درمانها – آهستهتر پیشرفت میکند. مرحلهٔ خفیف زوال عقل که حدود سه سال طول میکشد، ممکن است چهار، پنج یا شش سال طول بکشد. به جای اینکه مرحلهٔ متوسط حدود چهار سال طول بکشد، ممکن است پنج، شش یا هفت سال طول بکشد. این بدان معناست که در آیندهای قابلپیشبینی، داروهای اصلاحکنندهٔ بیماری، تعداد افراد مبتلا به زوال عقل را کاهش نمیدهند، بلکه آنها را بهشدت افزایش میدهند.
به همین دلیل، بسیار مهم است که ایالات متحده و سایر کشورها نه تنها در درمانهای دارویی، بلکه همچنین برای درمانهای غیردارویی بیماری آلزایمر و سایر انواع زوال عقل سرمایهگذاری کنند. اگرچه راهبردهای زیادی برای بهبود حافظه در بیمارانی با علائم خفیف حافظه ایجاد شدهاست، اما برای تعداد کمی از این مداخلات یا هیچکدام از آنها، آزمایشهای بالینی بزرگی برای اثبات (یا رد) اثربخشیشان انجام شدهاست.
مزایای بالقوهٔ استراتژیهای غیردارویی تقویت حافظه در مراحل خفیف
در یک مطالعه از گروهی از محققان در بوستون، 32 فرد با مشکلات خفیف حافظه، نیمی با اختلال شناختی خفیف و نیمی با زوال عقل خفیف بیماری آلزایمر مورد بررسی قرار گرفتند. آنها دریافتند که هر دو گروه حافظهٔ خود را با فکر کردن به این سؤال در هنگام یادگیری اطلاعات جدید بهبود میبخشند: «یک ویژگی منحصر به فرد این مورد یا تجربهٔ شخصیای که آن را از دیگران متمایز میکند چیست؟». مطالعهٔ دیگری توسط محققان بوستون نشان داد که 19 فرد مبتلا به اختلال شناختی خفیف میتوانند توانایی خود را در بهخاطر سپردن اقلام در یک سوپرمارکت مجازی با فکر کردن سیستماتیک در مورد اینکه آیا پیش از گذاشتن اقلام در سبد خرید، این اقلام قبلاً در کمد آنها بودهاند یا خبر، بهبود بخشند. با این حال، برای تعیین اینکه آیا چنین استراتژیهای حافظه قابل تعمیم هستند، به مطالعات بزرگتری نیاز است.
موسیقی، حیوانات خانگی، رباتها و محیط در مراحل متوسط تا شدید
بهطور مشابه، بسیاری از درمانهای غیردارویی وجود دارند که بهنظر میرسد باعث آرامش و کاهش بیقراری در افراد مبتلا به زوال عقل متوسط تا شدید میشوند، اما مطالعات بزرگتر و دقیقتری برای اثبات یا رد اثربخشی آنها و در نتیجه ترویج استفادهٔ گستردهتر مورد نیاز است.
- گروهی از پزشکان و محققان پرتغالی بیش از 100 مطالعه را بررسی کردند که مداخلات مبتنی بر موسیقی را برای افراد مبتلا به زوال عقل که بیقراری یا سایر علائم رفتاری و روانی زوال عقل را داشتند، ارزیابی کردند و دریافتند که در اکثریت قریب به اتفاق آنها مؤثر بوده و عوارض جانبی کم یا بدون آن را دارند.
- گروهی از متخصصان اعصاب از فلوریدا اثرات سگدرمانی و مالکیت آن را بررسی کردند و دریافتند که هر دو روشی ایمن و مؤثر برای درمان اختلالات عصبی مزمن و پیشرونده هستند.
- سایر محققان کاهش اضطراب و استفاده از داروهای روانگردان را هنگامی که حیوانات خانگی رباتی به افراد مبتلا به زوال عقل داده میشد، دریافتند.
- بررسی محیط طراحیشده (معماری خانه یا تأسیسات) به این نتیجه رسید که «مداخلات طراحی خاص برای نتایج افراد مبتلا به زوال عقل مفید است.»
آموزش برای خانوادهها
آموزش خانوادهها و سایر مراقبان در مورد نحوهٔ مدیریت مراحل و جنبههای مختلف زوال عقل نیز حیاتی است. مطالعهای آزمایشی توسط پزشکان برزیلی از مراقبان برای شرکت در جلسات آموزشی دعوت کرد و میزان رضایت بالایی از برنامه را نشان داد. متأسفانه این نوع مداخلات آموزشی مراقبان بهندرت در کارآزماییهای بالینی بزرگ مورد مطالعه قرار میگیرند.
صرفهجویی بالقوه عظیم
اگر استراتژیها در مراحل خفیف بهاندازهٔ کافی مؤثر باشند که فقط یک ساعت در هفته از وقت مراقب را برای تقریباً دو میلیون نفر در ایالات متحده با زوال عقل خفیف صرفهجویی کنند، میتوان 104 میلیون ساعت به ارزش 1.7 میلیارد دلار در سال صرفهجویی کرد. برای نمونه، یک ساعت اضافی ممکن است به یک مراقب اجازه دهد تا به فرزندش در انجام تکالیف کمک کند، در حالی که والدینش که دچار زوال عقل خفیف هستند، بهطور مستقل داروهایشان را مصرف میکنند یا قبضها را پرداخت میکنند.
اگر با مداخلات غیردارویی در مراحل متوسط تا شدید فقط یک ماه از مراقبت در منزل برای تقریباً چهار میلیون نفر مبتلا به زوال عقل متوسط تا شدید در ایالات متحده صرفهجویی شود، بیش از 31 میلیارد دلار صرفهجویی (براساس یک اتاق نیمهخصوصی در خانهٔ سالمندان با هزینهٔ 93075 دلار در سال) میشود و این پسانداز مالی افزونبر مزایای اجتماعی و عاطفی برای افراد مبتلا به بیماری آلزایمر و خانوادههای آنها است.
مدلهای جدید بازپرداخت
در نهایت، هنگامی که درمانهای غیردارویی مؤثر هستند، مدلهای جدید بازپرداخت برای پرداخت هزینهٔ اجرای آنها مورد نیاز خواهد بود، زیرا پرداختهای بیمهٔ سنتی به سمت داروها تنظیم میشود. تنها راهی که ایالات متحده – و جهان – میتواند با افزایش تعداد افراد مبتلا به زوال عقل کنار بیایند، استفاده از رویکردهای غیردارویی همراه با درمانهای دارویی است.
منبع:
هنوز دیدگاهی ارسال نشده است.